- ساده جگر
- ساده لوح ساده دل خفیف العقل
معنی ساده جگر - جستجوی لغت در جدول جو
- ساده جگر
- بی مکر و حیله، بی کینه
- ساده جگر ((~. جِ))
- بی مکر و حیله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ساده لوح
آنکه کار سادگان و ساده رویان دارد بیریش امر، نوعی زرگری ساده و بی پیرایه
شخص بی تکلف صاف و صادق بی ریا ساده وضع
بی ریش، امرد
ساینده فلز و سنگ قیمتی خرد کننده احجار کریمه و فلزات
Ordinariness